بنابر این گزارش، مورخان دو نقطه را به عنوان خانه ایشان ذکر کرده اند: اولی در فضای پشت مسعی و نزدیک به مروه که به مولد النبی نزدیکتر بوده و دیگری بالاتر از مروه به سمت خیابان غزه، ابتدای بازاری بنام جودریه (ابوسفیان) که این بازار نیز در سال 1389 تخریب گردید. ابتدای این بازار مغازه عطرفروشی قرار داشت که معروف بود منزل حضرت خدیجه علیهاالسلام آنجا بوده است.
بنا به نظر مرحوم عبده یمانی در کتاب خدیجة بنت خویلد بهجة قلب المصطفی و نیز بررسی برخی عکسهای برجای مانده از این مکان قول اول به صحت و واقعیت نزدیکتر است.
این گزارش می افزاید: در فاصله اندکى از مولد النبی، محل خانه خدیجه علیهاالسلام بوده که در آنجا «مولد السیدة فاطمة الزهراء علیهاالسلام» بوده است. فاسى مى نویسد: سه نقطه در این خانه هست که زیارت مى شود؛ نخست «مولد فاطمه علیهاالسلام»، دوم جایى که آن را «قبّة الوحى» مى نامند و سوم «المختبأ». وى سپس مى افزاید: در آن، جاهاى دیگرى است که صورت مسجد دارد. بنا به نقل محبالدین طبرى، این خانه بهترینِ مکانها، پس از مسجد الحرام در مکه است.
تاریخ نویسان می گویند: پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله، عقیل این خانه را تصرف کرد؛ گویا نزدیکتر از او به رسول خدا صلی الله علیه و آله کسى نبوده تا در آن حیص و بیص فشار قریش، خانه را تصرف کند. بعدها معاویه، خانه یاد شده را از عقیل خرید و آن را تبدیل به مسجد کرد. در نزدیکى همین خانه، ابوسفیان نیز خانه اى داشته است. این همان خانه اى است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در فتح مکه فرمود: «مَنْ دَخَلَ دارَ أبىسُفْیان فَهُوَ آمِن».
توفیق تشرّف به محضر حضرت مهدى عج الله تعالی فرجه الشریف
شیخ صدوق، قطب راوندى و ابن حمزه از محمد حسن بن وجناء النصیبى نقل مى
کنند: زیر ناودان- در حجراسماعیل- به سجده افتاده، مشغول دعا و گریه و زارى
بودم، ناگهان کسى مرا حرکت داد و گفت: اى حسن بن وجناء، از جاى خود برخیز.
از جا برخاستم. او از جلو حرکت کرد و من نیز به دنبالش راه افتادم. مرا به
خانه حضرت خدیجه علیهاالسلام رسانید. در آن اتاقى بود که در وسط دیوارى
داشت. و به واسطه پله اى که از ساج ساخته شده بود، امکان رفتن به میان آن
بود، قاصد بالا رفت، در همین هنگام بود که ندائى شنیدم که فرمود: حسن! بالا
بیا، از پله بالا رفتم، دم در ایستادم.
حضرت صاحب الزمان علیه السلام فرمود: حسن! آیا فکر مى کنى که تو بر من
مخفى هستى؟ ! به خدا سوگند لحظه اى از حجّ تو نگذشت مگر آن که با تو در آن
بودم. آنگاه حضرت برخى از کارهاى مرا شمرد، اینجا بود که دیگر نتوانستم
تعادل خود را حفظ کنم، غش کرده و به روى بر زمین افتادم. دستان نوازش گرش
بر صورتم بود که به خود آمدم و از جاى خود برخاستم.
حضرت فرمود: حسن! به مدینه برو و ملازم خانه جعفر بن محمد (امام صادق
علیه السلام) باش، و هیچ گونه نگرانى از ناحیه طعام و آشامیدنى و لباس به
خود راه مده.
آنگاه حضرت دفترى به من داد که در آن دعاى فرج و کیفیت درود بر حضرت وجود
داشت، سپس حضرت به من فرمود: این دعا را بخوان و اینگونه بر من درود فرست و
آن را به همه کس جز به دوستان شایسته نده، که خداوند متعال تو را موفق
خواهد داشت.
سرنوشت خانه در دوران معاصر
به نوشته محمد طاهر کُردى، روى این محل، در گذر تاریخ، بناهاى فراوانى
ساخته شده و آخرین آنها بنایى است که به عنوان «محل ولادت حضرت زهرا
علیهاالسلام» ساخته اند. بانى این بنا نیز شیخ عباس قطان شهردار مکه بوده
که به سال 1368 قمرى، در آنجا محلى براى حفظ و قرائت قرآن بنا کرد. ابن بنا
تا زمان تألیف کتاب کردى، به عنوان مدرسه حفظ قرآن برقرار بوده است. پیش
از این، در دوره عثمانى، در محل خانه خدیجه علیهاالسلام، تکیه اى ساخته
شده بود که به نام «تکیة السیدة فاطمه» شهرت داشت.
دولت سعودی، خانه حضرت خدیجه علیها السلام که 28 سال پیامبر صلى الله علیه و آله در آن زیست و صدیقه طاهره علیهاالسلام در آنجا به دنیا آمد و خانه ای که از آنجا هجرت به مدینه منوّره صورت گرفت را منهدم ساختند، و به دستور ملک عبدالعزیز، در محل آن «مدرسه تحفیظ القرآن» ساخته اند. و اکنون (سال 1391شمسی) حتی از آن مدرسه نیز اثری باقی نمانده است.
منبع: خبرگزاری حج